گمگشته ام.....

احساس مبهم.....

گمگشته ام.....

احساس مبهم.....

۱ مطلب در اسفند ۱۳۹۲ ثبت شده است

هرسال....هرماه....هرهفته.....

همیشه و همیشه دیدارت آرزویی بود برایم...

آن به آغوش گرفتن هایت....

عطر تنت....نفس کشیدنت.......

و اما امروز......

باران می بارد............

یاد آخرین روز......

که یک پارچه سفید پایان داد به زندگی مظلومانه  و عشق هامان.......

رفتی....اما بدون خداحافظی......

یادت رفت؟؟

همیشه دعوایم میکردی اگر هنگامه رفتن  تورا از یاد میبردم.......

پس چرا مرا از یاد بردی و رفتی؟!………

این روزها سر مزار پاکت که پای می نهم عطرت از عمق وجودم حس میشود.......

و اشک ها جاری..........

چه لحظه ی غریبی ست وقتی دیگر بغض امانمان نمی دهد..................

پی نوشت:

مادربزرگ و پدربزرگ عزیزم تا ابد یادتان در ذهنم باقی خواهد ماند...........

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۸ اسفند ۹۲ ، ۱۹:۰۸
دلـــدار